Joshua Kennon متخصص سرمایه گذاری، دارایی ها و بازارها و برنامه ریزی بازنشستگی است. او مدیر عامل و یکی از بنیانگذاران Kennon-Green & Co، یک شرکت مدیریت دارایی است.
دورتا کلمونز، دکترا، MBA، PMP، به مدت 34 سال مدیر اجرایی و استاد فناوری اطلاعات شرکت بوده است. او استاد کمکی در کالجها و دانشگاههای ایالتی کانکتیکات، دانشگاه مریویل و دانشگاه ایندیانا وسلیان است. او یک سرمایه گذار املاک و مستغلات و مدیر اصلی در تراست مستغلات مسکن Bruised Reed، و دارنده مجوز بهبود خانه در ایالت کنتیکت است.
جولیان بایندر حقیقتسنجی، محقق و مورخ است. آنها برنده جایزه کتاب مطالعات آمریکای شمالی (2016، 2017) بودند و تجربه قبلی به عنوان دستیار پژوهشی اقتصاد را دارند. آنها همچنین به عنوان نویسنده و ویراستار برای شرکت های مختلف کار کرده اند و آثار مطالعات فرهنگی را در یک مجله دانشگاهی منتشر کرده اند. جولیان به عنوان یک بررسی کننده واقعیت برای The Balance، می تواند از تجربیات خود به عنوان ویراستار و دستیار تحقیقات اقتصاد استفاده کند. نقش آنها بهعنوان بررسیکننده واقعیت این است که مقالهها را از نظر دقت بررسی کنند، دادهها را در صورت نیاز بهروزرسانی کنند، و تمام حقایق را با استناد به منابع مورد اعتماد تأیید کنند.
برای کسی که تازه وارد وال استریت شده است، قیمت سهام ممکن است مرموز به نظر برسد. آنها بالا و پایین می روند. مردم پول در می آورند و ضرر می کنند. اما چرا قیمت ها تغییر می کند؟چه کسی یا چه چیزی تصمیم میگیرد که قیمتهای سهام هر روز کجا بیفتند؟در حالی که عوامل زیادی بر قیمت سهام تأثیر میگذارند، اصول اساسی وجود دارد که میتواند به شما کمک کند تا متوجه شوید که چرا یک سهام به همان شکلی که ارزش دارد ارزش گذاری میشود.
برای ایجاد دانش پایه، با توضیح اینکه بازارهای سرمایه چیست و چگونه کار می کنند، شروع می کنیم. سپس، نحوه تعیین قیمت سهام را بررسی خواهیم کرد. شما در مورد دو نظریه اساسی یاد خواهید گرفت: فرضیه بازار کارآمد (EMH) و نظریه ارزش ذاتی.
شناخت بازار سرمایه
بخش بزرگی از درک منطق پشت قیمت سهام، درک بازارهای سرمایه به طور کلی است. بازارهای سرمایه که اغلب به آنها "وال استریت" گفته می شود، سه هدف اصلی را دنبال می کنند.
بازار اولیه
اولاً، بازارهای سرمایه، بازار اولیه را با اتصال پساندازکنندگان سرمایه با کسانی که میخواهند سرمایه جذب کنند، ایجاد میکنند. به عبارت دیگر، صاحب کسبوکاری که میخواهد کسبوکاری را راهاندازی یا توسعه دهد، میتواند از بازار سرمایه برای ارتباط با سرمایهگذارانی که پولی برای پسانداز دارند، استفاده کند.
دو راه اصلی برای افزایش سرمایه یک تجارت وجود دارد: انتشار اوراق قرضه و سهام.
شرکتی که اوراق قرضه صادر می کند اساساً یک معامله وام با یک سرمایه گذار برقرار می کند و شرکت موافقت می کند که وام را به اضافه بهره در یک جدول زمانی مشخص بازپرداخت کند. شرکتی که سهام صادر می کند، مالکیت جزئی شرکت را می فروشد. به جای بازپرداخت، مانند یک وام، سرمایهگذار در عوض آن مالکیت جزئی را در تاریخ بعدی میفروشد - امیدوارم پس از رشد شرکت و افزایش ارزش آن. با افزایش ارزش شرکت، قیمت سهام نیز افزایش می یابد، اگرچه عوامل دیگری نیز وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند.
بازار ثانویه
ثانیاً، بازارهای سرمایه بازار ثانویه ای را برای صاحبان سهام و اوراق قرضه موجود تسهیل می کند تا دیگرانی را که مایل به خرید اوراق بهادار خود هستند، بیابند. بازار ثانویه از طریق نقدینگی که فراهم می کند مکمل بازار اولیه است. سرمایهگذاران اگر باور داشته باشند میتوانند شخصی را برای خرید اوراق بهاداری که میخواهند بفروشند پیدا کنند، راحتتر سرمایهگذاری میکنند.
متخصصان سرمایه گذاری
در نهایت، بازارهای سرمایه راهی برای افراد عادی فراهم می کند تا تصمیمات سرمایه گذاری خود را برون سپاری کنند. هنگامی که تصمیمات سرمایه گذاری توسط شخص دیگری انجام می شود، افراد می توانند روی شغل یا فعالیت اصلی خود تمرکز کنند.
بازارهای سرمایه این فرصت را برای موسسات و افراد ایجاد میکند تا از طرف کسی سرمایهگذاری کنند. این سرمایه گذاری گاهی اوقات از طریق یک کارگزار - فروشنده انجام می شود. این امر به طور فزاینده ای از طریق شرکتی انجام می شود که یک مشاور سرمایه گذاری ثبت شده (RIA) است. یک RIA به یک وظیفه امانتداری ملزم است که منافع مشتریان را بالاتر از منافع شرکت قرار دهد.
به لطف بازارهای سرمایه، می توانید به شخص دیگری برای مدیریت پرتفوی خود پول بپردازید. شما می توانید زمان بیشتری را برای ایجاد درآمد و زمان کمتری را برای خواندن پرونده های 10-K یا دفترچه های صندوق سرمایه گذاری مشترک صرف کنید.
قیمت سهام چگونه تعیین می شود
پس از انتشار سهام یک شرکت در بازار اولیه، آنها در بازار ثانویه فروخته می شوند - و همچنان خرید و فروش می شوند. نوسانات قیمت سهام در بازار ثانویه اتفاق می افتد زیرا فعالان بازار سهام تصمیم به خرید یا فروش می گیرند.
تصمیم برای خرید، فروش یا نگهداری بر اساس این است که آیا یک سرمایه گذار یا متخصص سرمایه گذاری معتقد است که سهام کمتر از ارزش گذاری شده، بیش از حد ارزش گذاری شده است یا به درستی ارزش گذاری شده است. اگر یک سهام 100 دلار قیمت داشته باشد اما اعتقاد بر این است که ارزش آن 90 دلار است، از نظر برخی افراد بیش از حد ارزش گذاری شده است. اگر اعتقاد بر این است که ارزش آن 110 دلار است، آنگاه کم ارزش تلقی می شود.
بنابراین چرا قیمت سهام 100 دلار خواهد بود که به طور بالقوه 90 دلار یا حتی 110 دلار برای هر سهم باشد؟در رابطه با حجم سهام خریداری شده و فروخته شده ، به عرضه و تقاضا کاهش می یابد. این سرمایه گذاران یا صاحبان جزئی هستند که در بین خودشان خرید و فروش می کنند که ارزش فعلی بازار یک تجارت را تعیین می کنند.
سؤال و پیشنهاد
خریداران بالقوه قیمتی را که مایل به پرداخت آن هستند ، معروف به "پیشنهاد" اعلام می کنند. فروشندگان بالقوه قیمتی را که مایل به فروش هستند ، معروف به "سؤال" اعلام می کنند. یک سازنده بازار در میانه برای ایجاد نقدینگی با تسهیل معاملات بین دو طرف کار می کند.
به عبارت ساده ، سؤال و پیشنهاد قیمت سهام را تعیین می کند.
هنگامی که یک خریدار و فروشنده با هم جمع می شوند ، تجارت اجرا می شود و قیمتی که تجارت در آن رخ داده است به ارزش بازار نقل شده تبدیل می شود. این شماره ای است که در سراسر نوارهای تیک تلویزیون ، درگاه های مالی اینترنت و صفحات حساب کارگزاری مشاهده می کنید.
نظریه های پشت قیمت سهام
در حالی که درخواست و پیشنهاد در اصل قیمت سهام را ایجاد می کند ، این مسئله به مسائل بزرگتر مانند اینکه چرا یک فروشنده مایل به فروش با قیمت معین است ، یا اینکه چرا خریدار مایل به پرداخت مبلغ مشخصی بود ، لمس نمی کند.
فرضیه بازار کارآمد
برخی فکر نمی کنند نکته ای برای پرسیدن این سؤالات عمیق تر وجود داشته باشد ، و آن نوع تفکر به عنوان فرضیه بازار کارآمد شناخته می شود. این تئوری این است که قیمت سهام در هر زمان معینی ارزش واقعی یک شرکت را منعکس می کند - صرف نظر از آنچه که تجزیه و تحلیل اصول شرکت یا روند گسترده تر بازار ممکن است نشان دهد.
مؤمنان EMH طرفداران سرمایه گذاری منفعل هستند ، استراتژی که یک رویکرد گسترده و خنثی را در بر می گیرد ، بر خلاف تحلیل و زمان متمرکز. تفکر این است که هیچ مقدار تحقیقاتی نمی تواند تصادفی بازار را پیش بینی کند ، بنابراین بهتر است تا حد امکان طیف گسترده ای از سهام را خریداری کرده و تا زمانی که می توانید آن سهام را نگه دارید.
EMH یک تئوری پذیرفته شده جهانی نیست و در واقع در برخی از محافل سرمایه گذاری بسیار بحث برانگیز است.
نظریه ارزش ذاتی
در طرف دیگر طیف نظری ، نظریه ارزش ذاتی را پیدا خواهید کرد. این نظریه بیان می کند که شرکت ها بیشتر یا کمتر از آنچه که ارزش آنها را دارند تجارت می کنند.
ارزش واقعی این شرکت ، چیزی که بنیامین گراهام آن را "ارزش ذاتی" نامید ، ارزش خالص فعلی درآمد مالک است. این پول نقدی است که می توان از این پس تا پایان زمان ، بر اساس ظرفیت تولید واقعی خود تجارت ، از شرکت استخراج کرد. به عبارت دیگر ، شرکت چقدر پول می کند و چه مدت می تواند به ساخت آن مبلغ ادامه دهد؟
سرمایه گذاران که از این تئوری پیروی می کنند "سرمایه گذاران ارزشمند" هستند. آنها شامل سرمایه گذاران مشهور مانند وارن بافت (مربی وی بنیامین گراهام بود). تساوی گسترده او از این چشم انداز ، از جمله اعتقاد وی مبنی بر اینکه "اگر یک تجارت به خوبی انجام شود ، سهام در نهایت دنبال می شود" ، و "خرید یک شرکت فوق العاده با قیمت مناسب از آنچه که خرید یک شرکت عادلانه در A بسیار بهتر است ، بسیار بهتر استقیمت فوق العاده. "هنگامی که چیزی باعث کاهش قیمت سهام یک شرکت شود ، یک سرمایه گذار با ارزش آن را بررسی می کند و تصمیم می گیرد که آیا فرصتی برای خرید ارائه می دهد یا خیر.
خط پایین
برای درک چگونگی تعیین قیمت سهام ، مهم است که ابتدا بدانید که بازارهای سرمایه چگونه کار می کنند. در بازارهای سرمایه ، خریداران و فروشندگان به طور جمعی به تعیین قیمت سهام کمک می کنند. عوامل و تئوری های زیادی در مورد عدم نوسان قیمت سهام وجود دارد ، اما دو نظریه بیشترین استناد را دارند. فرضیه بازار کارآمد می گوید که قیمت سهام در هر زمان معین ارزش واقعی یک شرکت را منعکس می کند. نظریه ارزش ذاتی بیان می کند که شرکت ها ممکن است بیش از آنچه ارزش دارند تجارت کنند.
سوالات متداول (سؤالات متداول)
قیمت سهام IPO چگونه تعیین می شود؟
در طی پیشنهاد عمومی اولیه سهام (IPO) ، بازار هنوز فرصتی برای تعیین ارزش سهام نداشته است. قیمت اولیه سهام معمولاً توسط بانک سرمایه گذاری که تحت آن قرار دارد ، بر اساس ارزش سهام قابل مقایسه ، مالی شرکت ، تجربه و مهارت های فروش تصمیم می گیرد.
قیمت سهام را چگونه پیش بینی می کنید؟
هیچ راهی برای پیش بینی کامل حرکت قیمت سهام وجود ندارد و سرمایه گذاران مختلف به روش های مختلف متکی هستند. برخی به حرکت و جهت فعلی سهام متکی هستند ، برخی دیگر جزئیات شرکت مانند نسبت قیمت به درآمد ، سود هر سهم و معیارهای پیچیده تر را تجزیه و تحلیل می کنند. روشهای مختلف می تواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه کمک کند ، اما همیشه در درجه ای از خطر و عدم اطمینان وجود دارد.
از کجا می توانید قیمت سهام را بررسی کنید؟
روش های زیادی برای پیگیری قیمت سهام آنلاین وجود دارد. می توانید قیمت سهام را مستقیماً در صرافی ها در طول روز یا انواع وب سایت های ردیابی سهام بررسی کنید. همچنین برنامه ها و ابزارهای زیادی برای معامله گران روز وجود دارد که می توانند نمودار سهام در زمان واقعی را تا دقیقه ارائه دهند.