این مقاله به بررسی تاثیر ریسک معامله گر سر و صدا بر مصرف کل و مصرف سرمایه گذار می پردازد. این مدل پیش بینی می کند که: (1) اگر معامله گران سر و صدا باورهای خوش بینانه نشان دهند وقتی شدت معاملات سر و صدا به اندازه کافی بالا باشد اثر محدود کننده ای بر کل مصرف خواهند داشت مصرف را در تی = 1 گسترش می دهند و مصرف را در تی = 2 کاهش می دهند و سرمایه گذاران منطقی مصرف را در تی = 1 کاهش می دهند و مصرف را در تی = 2 گسترش می دهند; (2) اگر اعتقادات معامله گران سر و صدا را تعصب را نشان نمی دهد, مصرف سرمایه گذاران منطقی همیشه بالاتر از معامله گران سر و صدا و بیش از معیار بازار; (3) مصرف نسبی سرمایه گذاران منطقی و معامله گران سر و صدا بستگی به خطر, ریسک گریزی, ریسک اساسی و نسبت بازار از معامله گران سر و صدا; (4) بر اساس محدوده معقول از باورهای معامله گران سر و صدا, مصرف طول عمر از معامله گران سر و صدا بالاتر از سرمایه گذاران منطقی و بازار خواهد بود و مصرف بیش از حد با یک سری پارامترها تغییر خواهد کرد.
1. مقدمه
با توجه به سیستم ناقص, افشای اطلاعات مات, عدم نظارت و سطح پایین تربیت حرفه ای سرمایه گذاران در بازار سهام نابالغ, سرمایه گذاران به احتمال زیاد مانند "معامله گران سر و صدا" تجارت می کنند و بازار را به عنوان یک کازینو در نظر می گیرند, نشان دادن ماهیت سوداگرانه قابل توجه. نگاهی به بازار سهام چین به عنوان مثال. پدیده ظهور و سقوط ناگهانی اغلب در روند توسعه کوتاه خود رخ می دهد. در جون 2015, مقررات زدایی دولت چین از تامین مالی اهرمی و تعداد زیادی از معاملات سوداگرانه در نهایت به تراژدی بازار سهم منجر [1]. با توجه به سرمایه گذاران خرده فروشی غالب در بازارهای نوظهور, ما نمی تواند متوقف تعجب که چگونه نوسانات غیر طبیعی بازار کل مصرف و مصرف سرمایه گذاران را تحت تاثیر قرار بود [2].
بازار سهام تحت سلطه انسان است و ناهنجاری های مالی ارتباط نزدیکی با طبیعت انسان دارد [3]. نظریه عقلانی سنتی که با فرضیه بازار کارا نشان داده می شود [4] معتقد است که سرمایه گذاران منطقی هستند و می توانند ارزیابی های صحیح دارایی های پرخطر را بر اساس انتظارات منطقی خود از اصول انجام دهند. با این وجود این فرض که سرمایه گذاران کاملا منطقی هستند بسیار سختگیرانه است و یافتن شواهد قوی در بازار دشوار است. در واقعیت, سرمایه گذاران به طور جدی از پارادایم منطقی در سه سطح منحرف: باور, اولویت و شناخت [5]. سیاه [6] نام این عوامل بازار که فاقد اطلاعات داخلی, استفاده از سر و صدا به عنوان پایه ای برای تجارت, و یا تنها تمایل به تجارت معامله گران سر و صدا دارند. ریسک داوری در بازار ایجاد تعداد زیادی موقعیت داوری را برای داوران دشوار می کند [7,8]. حتی اگر خطاهای قیمت گذاری در بازار وجود داشته باشد, وجود محدودیت های داوری تصحیح را غیرممکن می کند [9,10]. [11] یک مدل همپوشانی ساخته شده است, تایید می کند که در شرایط مواجهه با خطرات اساسی نیست, قیمت دارایی ها به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن تغییرات در باورهای معامله گران سر و صدا پر از خطرات است (به عنوان مثال, خطرات معامله گران سر و صدا), و معامله گران منطقی به دلیل ریسک گریزی تمایلی به ایجاد موقعیت های داوری کافی ندارند, به طوری که رفتارهای معامله گران سر و صدا می تواند تاثیر مستمر داشته باشد در قیمت دارایی. علاوه بر این, به عنوان دارایی به طور عمده توسط معامله گران سر و صدا برگزار, معامله گران سر و صدا کسب سود غنی در مقایسه با معامله گران منطقی. دینگ و همکاران. [12] مدل دی اس اس دبلیو را گسترش داد [11] با معرفی دارایی های ریسک چندگانه که باز هم نقش مهم تصورات غلط معامله گران سر و صدا در تاثیر گذاری بر قیمت دارایی ها را تایید کرد.
هنگامی که رفتار معامله گران سر و صدا غیر قابل پیش بینی است, عقب نشینی معامله گران منطقی باعث می شود رفتار معامله گران سر و صدا تولید نوسانات غیر طبیعی در قیمت دارایی [13]. هنگامی که رفتار معامله گران سر و صدا قابل پیش بینی است, چیزی که ما می بینیم سناریوی دیگری است. انتظار برون یابی یک فرض مهم در مورد انتظارات سرمایه گذاران در نظریه مالی رفتاری است که تخمین های سرمایه گذاران از قیمت دارایی های بعدی با تغییرات گذشته در قیمت دارایی ها ارتباط مثبت دارد. چنین عوامل سرمایه گذاران برون یابی نامیده می شوند [14,15,16,17,18]. دیاس دبلیو [19] اولین مدل نظری را در مورد سرمایه گذاران برون یابی ساخت و دریافت که در مواجهه با چنین معامله گران سر و صدا, دلالان منطقی داوری معکوس انجام نمی دهند. دلیل این امر به دلیل ریسک معامله گر سر و صدا نیست بلکه استفاده از این روند برای کسب سود است. سرانجام, وجود دلالان منطقی نوسانات قیمت دارایی را تشدید کرده است, تشکیل حرکت کوتاه مدت, معکوس بلند مدت و حتی حباب قیمت دارایی. حتی اگر وجود دارد هیچ تجارت انتظار می رود از دلالان منطقی وجود دارد, ویژگی های رفتار سرمایه گذاران برون یابی می توانید تعداد زیادی از ناهنجاری های مالی توضیح. باربریس و همکاران. [15] یک مدل شامل سرمایه گذاران برون یابی شده و معامله گران بنیادی ساخته شده است که متفاوت از دارایی های ریسک است [19] و تقاضای سرمایه گذاران برای دارایی های ریسک را با وزن دادن به یک سیگنال رشد و یک سیگنال ارزش برون یابی می کند. سیگنال رشد برابر با وزن تغییرات قیمت تاریخی است و سیگنال ارزش برابر با تفاوت بین قیمت دارایی و ارزش اساسی است و تقاضای معامله گران اساسی به طور کامل توسط سیگنال ارزش تعیین می شود. تحت مورد مستمر مثبت جریان نقدی اطلاعات, تعامل بین این دو نوع از عوامل تجاری تشکیل قیمت دارایی حباب و به یک توضیح معقول به نوسانات پازل, اثر حرکت, اثر معکوس و پیش بینی.
بر اساس تحقیقات نظری فوق تعداد زیادی از محققان نیز از دیدگاه تجربی کارهای معناداری انجام داده اند. بیکر و ورگلر [20,21] معتقد بودند که هر گونه انحراف در برابر پارادایم منطقی نشان داده شده توسط باورها و ترجیحات سرمایه گذاران می تواند در این رده از احساسات سرمایه گذار شامل, به طوری که ما می تواند شاخص احساسات سرمایه گذار به عنوان یک شاخص پروکسی رفتار معامله گران سر و صدا ساخت. در مورد معاملات غیر قابل پیش بینی سر و صدا, براون و کلیف [22] نشان داد که اگر احساسات سرمایه گذار قیمت دارایی های فعلی را به بالاتر از ارزش اساسی برساند, به دلیل ویژگی های میانگین برگشت, قیمت دارایی های بعدی معکوس می شود, و در نتیجه رابطه معکوس بین احساسات سرمایه گذار و قیمت دارایی های بعدی ایجاد می شود. این رابطه به طور گسترده ای در بازارهای کشورهای مختلف پشتیبانی شده است [20,21,23,24,25,26]. یک مطالعه تجربی بین احساسات سرمایه گذار سنتی و قیمت دارایی ها تایید کرد که معامله گران سر و صدا می توانند نوسانات بیش از حد در قیمت دارایی ها ایجاد کنند. برای رفتار قابل پیش بینی سرمایه گذار برون یابی شده, برگر و لاک پشت [27] شاخص احساسات سرمایه گذار گسترش یافته است [20,21] شاخص احساسات سرمایه گذار رابطه بین تغییر تجمعی احساسات سرمایه گذار و بازده دارایی را مطالعه کرد و دریافت که رابطه معکوس بین احساسات سرمایه گذار و قیمت دارایی های بعدی لزوما وجود ندارد و افزایش تجمعی احساسات سرمایه گذار تاثیر مثبتی بر بازده دارایی های بعدی در مرحله اولیه دارد. این علامت با گذشت زمان از مثبت به منفی تغییر می کند که باعث می شود رابطه بین احساسات سرمایه گذار و قیمت دارایی های بعدی رابطه غیرخطی را نشان دهد و یافته های ادبیات مربوط به برون یابی موثر سرمایه گذاران را ثابت کند.
از وجود معامله گران سر و صدا به اندازه کافی برای توضیح نوسانات غیر طبیعی در بازار است, می توانید ما بیشتر گسترش شی تحقیق به مصرف کل و مصرف سرمایه گذاران? بر اساس وضعیت افزایش قیمت سهام, ادبیات موجود را مورد بحث رابطه بین بازار سهام و مصرف [2,28,29,30,31,32,33,34,35,36,37], پیدا کردن که افزایش غیر منتظره در ثروت می تواند به مصرف بالاتر منجر شود: رفاه بازار سهام ثروت سهام غیر منتظره برای عموم مردم ایجاد کرده است, در نتیجه افزایش مصرف عمومی کالاها و دارایی, از جمله اموال. در مقابل, فروپاشی بازار بودجه خانوار را محدود می کند و مصرف خانوار را کاهش می دهد [2,34,35,36,37,38,39,40]. علاوه بر تحقیقات منطقی, چون تسای [41] سرب در بحث تاثیر احساسات سرمایه گذار در اثر ثروت از دیدگاه غیر منطقی و جو در زمان, پیدا کردن که شاخص احساسات بازار سهام می تواند تغییرات در اثر ثروت توضیح. هنگامی که مردم در مورد بازار سهام خوشبین است, احتمال حرکت بازار املاک و مستغلات از ضعیف به قوی کاهش می یابد چرا که یک اثر انتقال سرمایه در بازار در این زمان وجود دارد. مردم سرمایه گذاری خود را در بازار سهام افزایش می دهند که برای بهبود بازار املاک و مستغلات مناسب نیست [42].
در ادبیات موجود, ما متوجه شدیم که: اولین, دیاس دبلیو [11] تایید کرد که وجود خطرات معامله گران سر و صدا را دشوار می سازد برای داوران منطقی به طور فعال داوری, ایجاد یک "فضای زندگی" برای معامله گران سر و صدا. اولین چیزی که نویسنده تایید کرد این بود که معامله گران سر و صدا باعث نوسانات غیر طبیعی در قیمت دارایی ها می شوند و دومین چیزی که معامله گران سر و صدا همچنان به بازده بالاتر از معامله گران منطقی ادامه می دهند. این پدیده با بحث در مورد مزایای نسبی این دو عامل مطرح می شود. اما, از سر و صدا معامله گران همچنان به کسب بازده بالاتر, وجود سر و صدا معامله گران' خطر افزایش مصرف خود را از طریق اثرات ثروت? مصرف داوران منطقی رنج می برند فشار رو به پایین? این سوال در ادبیات موجود پاسخ داده نشده است و هیچ کس در مورد اثر ثروت سرمایه گذاران از دیدگاه غیر منطقی بحث نکرده است. دومین, ادبیات در رابطه بین بازارهای مالی و مصرف به طور عمده به بررسی روابط بین مصرف اجتماعی کل, مصرف خانوار و تغییرات در ثروت بازار سهام, اما مطالعات کمی بحث در مورد رابطه بین ثروت سرمایه گذار و تغییرات در ثروت بازار سهام. در بازارهای نوظهور خانوارها شرکت کنندگان اصلی در بازار سهام هستند [43] و بیشتر در معرض تعصبات رفتاری هستند [44,45,46]. بر این اساس هدف تحقیق را از مصرف خانوار به مصرف سرمایه گذار تبدیل می کنیم
در مقایسه با ادبیات موجود, سهم از این مقاله به شرح زیر است: اولین, ما گسترش یافته کلاسیک [11] مدل, بحث در مورد تاثیر ریسک معامله گر سر و صدا در مصرف کل و مصرف انواع مختلف سرمایه گذاران از دیدگاه غیر منطقی; چشم انداز پژوهش در بقای معامله گران سر و صدا از بازگشت نسبی سرمایه گذاران مختلف به مصرف نسبی گسترش; و ترویج تحقیقات مالی رفتاری با غنی سازی ادبیات در زمینه قیمت گذاری دارایی ها. دوم بر خلاف مکانیسم بازگشتی [11] ما به یک راه حل بسته در مورد مصرف بهینه و دارایی ها دست یافتیم که برای تجزیه و تحلیل عمیق معنای اقتصادی و ساده تر کردن دشواری فنی مدل سازی نظری مفید بود. سوم این مقاله رابطه بین بازار مالی و اقتصاد واقعی را از منظر غیرمنطقی روشن می کند و نتیجه گیری های انجام شده به مقامات نظارتی کمک می کند تا هوشیاری خود را نسبت به پیشگیری افزایش دهند که ارزش عملی خاصی دارد.
2. مدل
ما چنین اقتصادی را در نظر می گیریم که سرمایه گذاران جوان با وقف ثروت ثابت متولد می شوند و سرمایه گذاران قدیمی سود سهام برون زا را با واریانس سود سهام 2 دلار دریافت می کنند . سرمایه گذاران در مرحله اول زندگی ثروت خود را به دارایی های بدون ریسک و دارایی های پرخطر اختصاص می دهند و در مرحله دوم افراد دارایی های خود را می فروشند و بدون هیچ میراث و هدیه ای مصرف می کنند. عرضه نوع اول دارایی های بدون ریسک کاملا کشسان است و قیمت همیشه 1 است و بازده بدون ریسک ایجاد می کند. مجموع عرضه نوع دوم دارایی های ریسک به 1 نرمال می شود و قیمت پ تی است و سود سهام پرخطر را در هر دوره توزیع می کند.
دو نوع سرمایه گذار وجود دارد: (1) معامله گران سر و صدا و (2) سرمایه گذاران منطقی. سرمایه گذاران منطقی انتظارات منطقی دارند و می توانند بازده حاصل از همه سرمایه گذاری ها را به طور دقیق تشخیص دهند. معامله گران سر و صدا باورهای غلطی در مورد قیمت سهام ایجاد می کنند.
2.1. چارچوب منطقی
این مقاله به صورت تدریجی مصرف و رفتار قیمت در بازار را از طریق تعاملات بین سرمایه گذاران مختلف بررسی می کند.
این کمی متفاوت از روش تنظیم در ادبیات موجود است. تابع سودمندی سرمایه گذار را مجموع مقادیر تنزیل شده ابزار تولید شده توسط مصرف در دوره های مختلف بیان می کنیم که سی تی و سی تی + 1 به ترتیب به مصرف سرمایه گذاران در جوانان و پیری اشاره می کنند.ضریب ریسک گریزی و rate نرخ تنزیل است.
سرمایه گذاری حاصل از خرید دارایی متعلق به مصرف بین زمانی یعنی نوعی پس انداز است زیرا همچنین می تواند سود بیشتری نسبت به پس انداز محدود ایجاد کند. از این رو می توانیم شرایط محدودیت زیر را کسب کنیم:
جایی که اس تی به پس انداز اشاره دارد, λ تی و λ تی اف به ترتیب دارایی دارایی های پرخطر و دارایی های بدون ریسک را نشان می دهد و تحقیق نرخ بهره بدون ریسک است.
ما می توانیم اولین دوره (6) را با جایگزینی در مصرف فعلی دریافت کنیم. دوره دوم (6) ثروت مورد انتظار و واریانس شرطی است که می تواند با خرید دارایی در دوره جاری در دوره تولید شود.
جایی که ε تی + 1 = ج تی + 1-تی ( ج تی + 1) خطای پیش بینی سرمایه گذار را نشان می دهد. در اینجا ما انتظار مصرف و واریانس دوره تی + 1 را گسترش نمی دهیم بلکه پردازش را از طریق خطای بین متغیر واقعی و مقدار مورد انتظار ساده می کنیم. علاوه بر این, برای ترم سوم (8), ما با استفاده از معادله اویلر E و تی< U ( C t + 1 ) U ( C t ) ( 1 + r ) >= 1 به دست β = 1 1 + ر برای از بین بردن این مدت.
بنابراین در مورد عدم قطعیت مطلوبیت حاشیهای مصرف مورد انتظار بیشتر از مطلوبیت حاشیهای مصرف حاصل از مورد قطعیت است. هرچه ریسک بیشتر باشد سودمندی حاشیه ای مصرف مورد انتظار بیشتر می شود و در نتیجه مصرف کنندگان را به سمت پس انداز پیشگیرانه جذب می کند. بنابراین با افزایش ضریب ریسک گریزی ( γ ) و عدم قطعیت مصرف بعدی ( د تی ( سی تی + 1)) (8) نشان می دهد که مصرف بعدی بر این اساس افزایش خواهد یافت; یعنی سرمایه گذاران از ثروت بیشتری برای مصرف بعدی استفاده خواهند کرد که بیشتر نشان می دهد سرمایه گذاران در مواجهه با عدم اطمینان مصرف فعلی را کاهش می دهند و پس انداز را افزایش می دهند. بنابراین ما این را "انگیزه احتیاطی پس انداز"می نامیم.
ما در مورد اشتقاق و پیامدهای اقتصادی (10) بحث نخواهیم کرد زیرا این در نشان داده شده است دیاس دبلیو [11].
معادله (12) کل مصرف دوره تی را تعریف می کند و ما به شرح زیر توضیح می دهیم: این مقاله فرض می کند که سرمایه گذاران جوان در دوره فعلی تصمیمات بهینه می گیرند و سرمایه گذاران قدیمی در دوره فعلی دارایی های سرمایه گذاری شده توسط همتایان جوان خود را مصرف می کنند. بنابراین مصرف بهینه شخصی که در ابتدا مورد بحث قرار گرفتیم برای سرمایه گذاران جوان فعلی است. با این حال شرایط اولیه مدل همپوشانی نسل دیاس دبلیو [11] اشکالاتی دارد زیرا ما نمی توانیم به وضوح بدانیم که مرحله اول باید به عنوان مرحله اولیه در نظر گرفته شود که فقط سرمایه گذاران جوان وجود دارند یا اولین مرحله بهینه سازی در جایی که سرمایه گذاران پیر و جوان وجود دارند. از این رو, این مقاله دوره تی را به عنوان اولین دوره برای به حداکثر رساندن مطلوبیت و سپس تولید مصرف بهینه و تقاضای دارایی تعیین می کند. سپس در دوره تی سرمایه گذاران سالمندی نیز وجود دارند که دارایی های سرمایه گذاری شده در دوره تی − 1 را مصرف می کنند. یعنی کل جمعیت در دوره تی متشکل از سرمایه گذاران جوان و سرمایه گذاران سالخورده است که طبیعتا مجموع مصرف بهینه حاصل از سرمایه گذاران جوان است که متعهد به سودمندی مطلوب و مصرف حاصل از سرمایه گذاران سالخورده هستند که در دوره جاری دارایی ها را پاکسازی می کنند. مصرف در این زمان همان چیزی است که ما "مصرف کل"می نامیم.
برای دارایی های بدون ریسک شرایط تسویه بازار به شرح زیر است: λ تی اف = 0 . علاوه بر این پسانداز سرمایهگذاران جوان در دوره تی توسط سرمایهگذاران مسنتر در همان دوره مصرف خواهد شد .
در بازاری که فقط سرمایه گذاران منطقی دارند, قیمت تعادلی دارایی ها, مصرف بهینه و دارایی های پرخطر عبارتند از:
ما می توانیم از این را ببینید: اولین, با مقایسه (18) و (19), یک عدم تعادل در توزیع ثروت و به اشتراک گذاری ریسک بین سرمایه گذاران منطقی پیر و جوان وجود دارد; دومین, افق سرمایه گذاری (کوته) از عامل است که عامل اصلی است که تولید نوسانات قیمت سهام نیست, و دو نسل مدل با هم تداخل دارند هنوز هم می تواند تولید قیمت تعادل غیر تصادفی; سوم, در مقایسه با مصرف بهینه شخصی (7), مصرف کل (20) یک فرایند ثابت است, و تغییر در مصرف شخصی به دنبال یک پیاده روی تصادفی با مدت رانش; چهارم, با توجه به (17), ما نمی توانیم نوسانات شدید قیمت سهام از طریق این چارچوب منطقی توضیح. با توجه به مشتق, ما می توانیم ob 2 = 2 2. سپس قیمت دارایی تولید شده توسط (17) فقط مربوط به واریانس سود سهام است که نشان دهنده ریسک اساسی است. با افزایش واریانس سود سهام عدم قطعیت تغییرات قیمت بعدی و ریسک گریزی سرمایه گذاران منطقی افزایش می یابد که شدت خرید را کاهش داده و منجر به کاهش قیمت دارایی ها می شود.
تاکنون در مورد تعادل بازار تحت چارچوب منطقی بحث کرده ایم. با توجه به اینکه توضیح نوسانات غیرعادی قیمت داراییها غیرممکن است ما به معرفی عوامل غیرمنطقی و مقایسه قیمت مصرف و دارایی تحت سناریوهای مختلف ادامه خواهیم داد.
2.2. چارچوب غیر منطقی
بر اساس سرمایه گذاران منطقی در بازار, ما همچنان به معرفی معامله گران سر و صدا که ویژگی های رفتاری سازگار با دیاس دبلیو هستند [11]; هر دو سرمایه گذاران منطقی و معامله گران سر و صدا نمی دانند که چه نوع اعتقاد معامله گران سر و صدا در اینده نمایشگاه خواهد, به این معنی که چه نوع از تقاضای دارایی و قیمت دارایی تعادل تولید خواهد شد. از هر سرمایه گذار به فروش تمام دارایی های برگزار شده در مرحله بعد, عدم اطمینان از معامله گران سر و صدا' تصورات غلط و تقاضا به منزله یک منبع مهم از خطر. از این رو, ما ریسک معامله گران سر و صدا را به عنوان عنصر اصلی این مدل تعیین می کنیم. فرض بر این است که تصور غلط از معامله گران سر و صدا در دوره تی را می توان با یک متغیر تصادفی نشان داد ρtکه توزیع پیوسته و مستقل را به طور یکسان ارضا می کند:
راه حل تقاضای دارایی های ریسک برای معامله گران سر و صدا به طور کامل با دی اس اس وات (1990) سازگار است: