با تمام جنجال دیگری که در سیاست ما در جریان است ممکن است یکی بخاطر عدم تمرکز بر یک مین زمینی شناخته شده بخشیده شود: سقف بدهی. خب بالاخره, از گنجاندن منظم خود را در روند تخصیص یک دهه پیش, کنگره از گسترش محدودیت بدهی به یک مقدار خاص از بدهی به تعیین یک تاریخ که وزارت خزانه داری نقطه نمی تواند قرض بیشتر منتقل, دفن دستگاه روز قیامت دورتر جلوتر در تقویم, تنها به حفاری و دوباره دوباره. اما فقط به این دلیل که ما به این وضعیت عادت کرده ایم به این معنی نیست که ما باید در مورد تیم بمب کنگره باشیم. ما می تواند در مرحله نهایی مسابقات دیگر, یکی به طور بالقوه با عواقب طولانی مدت, حتی به عنوان کنگره مرتب تعداد غیر منتظره ای بالا از موارد مهم. درک این به معنای درک این است که سقف بدهی چیست و چه کاری انجام می دهد, تاریخچه, موقعیت اخیر در کنگره, و عوارض غیرمعمول امروز.
سقف بدهی است?
سقف بدهی در سال 1917 ایجاد شد. مانند بسیاری از تغییرات بزرگ سیاست های مالی, کنگره این در واکنش به یک بحران تصویب: مبارزه با جنگ جهانی اول تا بدهی اجرا کرده بود که سیاست گذاران نگران. محدودیت بدهی در سال 1939 بیشتر اصلاح و نهادینه شد و محدودیتی را برای تقریبا تمام بدهی های فدرال از جمله بدهی های عمومی (که بیشتر بحث های مالی معمولا به عنوان بدهی فدرال ما ساده تر می شود—در حال حاضر حدود 22 تریلیون دلار است که در حال حاضر در حدود 22 تریلیون دلار و سایر نسبت های بدهی به تولید ناخالص داخلی استفاده می شود) و بدهی های نگهداری شده توسط حساب های خود دولت (در حال حاضر حدود 6 تریلیون دلار-هر دو با هم حدود 28.1 دلار است تریلیون در حال حاضر). (برخی از بدهی های قدیمی قبل از 1917 حذف شده است, از این رو "تقریبا همه" مقدماتی.) قابل توجه, بالا بردن حد بدهی می کند هزینه های اضافی متحمل نیست—صرفا اجازه می دهد تا وزارت خزانه داری به قرض گرفتن پول برای پوشش هزینه های کنگره در حال حاضر برای رای دادند.
این ما را به این سوال می رساند که قصور در سقف بدهی چه کاری انجام می دهد. طیف وسیعی از کارشناسان چنین حرکتی را "فاجعه بار"توصیف کرده اند. تعدادی از اثرات مختلف وجود دارد که چنین حرکتی از کاهش رتبه اعتباری ما (که با رسیدن به لبه پیش فرض پیش فرض در 2011 اتفاق افتاد) وجود دارد و باعث می شود که پول قرض گرفتن سخت تر و گران تر شود و به بدهی ملی ما اضافه شود و باعث نوسانات شدید در بازارهای جهانی شود. کنگره از قدرت نظارتی خود برای روشن کردن این خطرات استفاده کرده است. وزیر خزانه داری لو در شهادت خود در کنگره 2013 اظهار داشت که:
این امتیاز به طور بالقوه فاجعه بار اثرات به طور پیش فرض از جمله بازار اعتباری اختلال از دست دادن قابل توجهی در ارزش دلار به طور قابل توجهی افزایش نرخ بهره ایالات متحده منفی سرریز اثرات به اقتصاد جهانی و واقعی خطر بحران مالی و رکود است که می تواند اکو حوادث سال 2008 و یا بدتر است.
اگر نرخ بهره افزایش یابد تاثیر واقعی بر خانواده های امریکایی خواهد داشت. بازار سهام, از جمله سرمایه گذاری در حساب های بازنشستگی, می تواند جست و خیز کردن, و می تواند گران تر برای امریکایی ها به خرید یک ماشین, صاحب یک خانه, و باز کردن یک کسب و کار کوچک.
این هزینه های اضافی قرض گرفتن به راحتی قابل بازگشت نیست و اقدامات ما بر امریکایی ها برای نسل های بعدی تاثیر خواهد گذاشت.
داگلاس هولتز-ایکین مدیر سابق سازمان سیبیاس در پاسخ به پرسش های خود در کنگره 2018 گفت: "خزانه داری ایالات متحده پایه و اساس سیستم مالی جهانی است. نقدینگی خود را حتی کمی مختل خواهد بود یک فاجعه اقتصادی است. این نمی تواند اتفاق می افتد.”
توجه به این نکته مهم است که کسانی هستند که سقف بدهی را به عنوان عواقب دیگری تشخیص می دهند. برخی, شاهین مالی به خصوص محافظه کار, مشتری جلب کردن ابزار خود را به عنوان تمرکز توجه بر بدهی های ملی ما و به طور بالقوه مجبور سازش مولد کنگره. این قطعا توجه را متمرکز می کند و شاید در واقع یک معامله سازنده سازنده می تواند تا حدی به دلیل سقف بدهی اتفاق بیفتد هرچند که این روند تا به امروز نبوده است. وجود دارد, البته, طیف وسیعی از چنین اظهارات, و تبادل در جلسات کنگره برگزار شده توسط 2018 کمیته مشترک در بودجه و روند اعتبارات اصلاحات گویا از این است. وودال همچنین ادعا می کند که سقف بدهی شرایطی را برای چانه زنی ایجاد می کند که "همیشه سوزن را برای هزینه های بیشتر یا حاکمیت بیشتر جابجا کرده است". شهادت شاهد بیل هوگلند (معاون ارشد کمیته سیاست دو حزبی و کارمند سابق کمیته دیرینه و رهبری به جمهوریخواهان سنا) با این موضع جدی روبرو شد و مشخص کرد که کلاه های جداسازی سال 2011 به طور مرتب توسط کنگره مطرح می شود.
همچنین اطلاعات غلطی در مورد سقف بدهی وجود دارد. در حالی که طیف گسترده ای از کارشناسان اقتصادی یک اجماع عمومی که به طور پیش فرض را متحمل مشکلات عمده اقتصادی, اعضای کنگره, و همچنین دیگر چهره های عمومی استدلال کرده اند یا که به طور پیش فرض مشکلات توجه داشته باشید باعث نمی شود و یا این که معتبر شناخته شده است اگر هر گونه مشکلی رخ می دهد. اعضای کنگره قطعا می توانند تکامل یابند. قابل توجه, سخنران بونر در میان تعدادی از قانونگذاران جمهوری خواه و نامزدها سوال اثرات بیماری به طور پیش فرض در بود 2011, اما کسی که گرد تا رای جمهوریخواهان به منظور بالا بردن حد در 2014.
تاریخچه سقف بدهی
در یک حسابداری مختصر از سقف بدهی ذکر شده است که بیش از 100 بار و معمولا بدون هیاهو افزایش یافته است. (برای حسابداری دقیق تر, است که در خارج از محدوده این قطعه, اینجا و اینجا را ببینید. قانون ژفارد که در سال 1979 ایجاد شد و به ویژه توسط جمهوری خواهان کنگره در سال 1995 تعلیق شد (با تغییرات زیاد در طول زمان) ابزاری رویه ای بود که با تصویب قطعنامه بودجه به طور خودکار محدودیت بدهی را افزایش می داد بدون اینکه قانونگذاران مجبور به رای گیری جداگانه باشند.
همچنین لازم به ذکر است که به عنوان کنگره قطبی شده است و تا به حال به رای دادن در افزایش حد شده است وجود دارد مقدار زیادی از حزبی موقعیت گرفتن توسط هر دو طرف در سال قبل از 2011 توسط قانون گذاران به دنبال پیام در برابر سیاست های دولت ریاست جمهوری در حالی که تحت هیچ تهدید جدی به طور پیش فرض. این موضع گیری در سالهای حزبی اما نه خطرناک 2002-2010 الگوی مورد انتظار را به خود اختصاص داد: صاحبان قدرت به افزایش محدودیت رای دادند. پرزیدنت اوباما در سال 2006 در اعتراض به پرزیدنت بوش به سقف بدهی به عنوان سناتور رای داد که بعدا پشیمان شد. این نباید تعجب برای دیدن بذر اختلال عملکرد فعلی ما در قسمت های قبلی; در سیاست است که اغلب هیچ چیز جدیدی در زیر نور خورشید وجود دارد.
اما 2011 سالی است که سقف بدهی شروع به دندان می کند. این بود برای کاهش بدهی نیست, اما برای اصلاحات کنگره و ضرب وشتم بالقوه. رکود بزرگ و اقدامات در نظر گرفته شده برای جلوگیری از رکود بزرگ, در بالای کسری ساختاری عمیق تر توسط کاهش مالیات بوش, قرار دادن تعدادی از موسسات بزرگ در یک موقعیت برای کاهش عمده بدهی, در حالی که انتخابات موج 2010 در یک گروه جسارت حزب چای محافظه کاران مالی. پرزیدنت اوباما و بلندگو بونر تلاش های جدی در یک معامله بزرگ ساخته شده, تنها به هر دو شکست ارتباطات مانع شود—اما به طور جدی تر, یک موقعیت حزب جمهوریخواه به مالیات در هر معامله را افزایش نمی دهد. مذاکرات به پایان رسید و مجلس سنا طرح کوتاه مدت مجلس را رد کرد و مجلس تنها چند روز قبل از پیش فرض به نفع خود بازگشت. در نهایت معاون بایدن و سنا اقلیت رهبر میچ مک کانل جعلی یک معامله در دقیقه گذشته که نمی خواهد افزایش مالیات و که به نام برای یک سوپر کمیته برای پیدا کردن 1 1.2 تریلیون در کاهش بیش از یک دهه با جداسازی نتیجه اگر این کمیته شکست خورده است. این شکست منجر به قانون کنترل بودجه سال 2011 و سیستم تصرف ما در دهه گذشته زندگی کرده ایم—با کسانی که کلاه تقریبا هر دو سال توسط کنگره مطرح شده است. علاوه بر سیستم جدید ما از دفاع و غیر دفاعی کلاه اختیاری (و اوکو), این سیستم جدید هر دو پر مخاطره منظم است, رهبری حزب محور مرزهای, و همچنین گنجاندن سقف بدهی در مذاکرات تخصیص. محدودیت بدهی تهدیدی است که ما را به اینجا رساند.
تحولات اخیر کنگره
در طول چند سال گذشته شده اند وجود دارد بحث های عمده ای از کنگره اصلاحات است که شامل سقف بدهی. دولت ترامپ مواضع متناقضی اتخاذ کرده بود و توصیف کردنشان را سخت کرده بود. کمیته مشترک اصلاحات بودجه و اعتبارات, ایجاد شده در 2018, بود قادر به گزارش کردن هر گونه توصیه برای کنگره نیست, اما درگیر در نظر گرفتن جدی از سقف بدهی. چاپ کمیته مملو از ارجاعات به مرزبندی و گروگانگیری است و سناتور وایتهاوس علاوه بر این این را "تله خرس" می نامد که نمی خواست به طور تصادفی بهار بیاید. کارگروه اصلاحات کنگره 2019 انجمن علوم سیاسی ایالات متحده توصیه کرد که رای های مربوط به سقف بدهی را حذف کنید. دیگر صداهای متخصص در این زمان نیز تکرار کرد که حذف سقف بدهی عمده فروشی ممکن است از لحاظ سیاسی امکان پذیر نباشد اما می تواند به روش های مختلف دستبند زده شود تا بی ضرر شود. برخی موضع محدودتری نسبت به اصلاح محدودیت بدهی اتخاذ می کنند تا خطر کمتری داشته باشند و در خدمت کاهش واقعی بدهی فدرال باشند.
وضعیت بازی در حال حاضر به نظر می رسد به دنده تا برای یکی دیگر از پر مخاطره مرحله نهایی مسابقات. دولت بایدن هفته گذشته بودجه کامل خود را با تخمین های اقتصادی کسری قابل توجه سالانه برای سال ها با تخمین های رشد واقع بینانه (یعنی تورم مصنوعی) منتشر کرد. در اواخر ماه اپریل به عنوان جمهوریخواهان مجلس سنا با توجه به قوانین کنفرانس خود را شامل این قانون است که هر گونه افزایش سقف بدهی باید همراه با کاهش هزینه های قابل مقایسه—موقعیت جمهوری خواهان کنگره در 2011 ایمبروگلیو. در حالی که قانون غیر لازم الاجرا است, اقلیت سنا شلاق تون اشاره می کند که بعید است که او می تواند جمع 10 رای جمهوری خواهان به گسترش حد وجود ندارد کاهش هزینه های. این بدان معنی است که دموکرات های کنگره باید از مصالحه برای افزایش محدودیت بدهی استفاده کنند که قرار است در 31 جولای منقضی شود. در حالی که سقف بدهی و شمول به طور منظم هستند, خطرناکی, جدید نیست, باید توجه داشت که مصالحه تنها استفاده شده است برای افزایش حد بدهی چهار بار در تاریخ ما, ساخت این یک مانع حتی بیشتر از بقیه این زمینه را نشان می دهد.
در همین حال وزیر یلن و دیگر مقامات وزارت خزانه داری هشدار می دهند که با توجه به فشارهای همه گیر هزینه های فوق العاده ای اقدامات وزارت خزانه داری به طور معمول درگیر در برای جلوگیری از پیش فرض را فراهم نخواهد کرد به همان اندازه زمان و اتاق مذاکره به عنوان بودجه بیشتر مورد نیاز است. این واقعیت که رژیم توقیف بیسیای 2011 تنها به مدت ده سال تمدید شد و با سال مالی 2021 به پایان رسید ممکن است اصلاح طلبان کنگره را که مشتاق استفاده از مرزبندی برای تشکیل یک سیستم بودجه بندی جدید به دلخواه خود هستند جسور کند.
این یک ترکیب مملو است: کنگره پریشان با دیگر وظایف به یاد ماندنی, اکثریت حزبی باریک در هر دو مجلس, جمهوری خواهان کنگره به دنبال استفاده از خویشتن داری مالی در یک دموکرات در کاخ سفید (الگوی تاریخی), ضرورت استفاده از مصالحه, وسوسه به استفاده از سقف بدهی برای ایجاد یک رژیم بودجه جدید پس از انقضای یکی از قدیمی, خزانه داری با اتاق تکان دادن کمتر در یک همه گیر و یک کنگره حزبی تر و کمتر قابل اعتماد—اینها همه مواد تشکیل دهنده سرسخت هستند. کنگره برای توانایی خود را به ماهرانه راه رفتن طناب یا چوب فرود شناخته شده نیست, با این حال. این نوع ساخت و ساز نامرتب و زمان بر قانون گذاری باعث می شود که به فکر گله داری گربه ها باشید و حرکتی مانند سیمون بایلز نداشته باشید. یکی نمی تواند پیش بینی در روزهای اولیه سال 2011 چه نتیجه از بدهی سقف مبارزه. چه نتیجه ای از این قسمت فعلی می تواند هر دو فرار و غیر قابل پیش بینی باشد. ممکن است محدودیت بدهی در لایحه مصالحه بعدی گنجانده شود و قبل از 31 جولای شاید در کنار یک بسته زیرساختی تصویب شود. اما این عمل سیم بالا هرگز نباید امکان پذیر باشد, حتی اگر ما اتفاق می افتد به با خیال راحت این زمان راه رفتن در اطراف.
درک سقف بدهی مهم است: چه می کند, تاریخ خود, موقعیت اخیر در کنگره و امروز بسیاری از عوارض. این جنگ چیزی فراتر از مین زمینی است که ما عادت کرده ایم. بخشی از مشکل متقاعد کردن برخی از اعضای کنگره و همچنین مردم در مورد ماهیت وخیم این ابزار مالی این است که ما از انها می خواهیم تخریبی را که هنوز بی تجربه است تصور کنند. ما نمی توانیم یک چیز خیالی را تصور کنیم. مانند شخصیت ال پاچینو در "بوی یک زن", ما باید راه سخت یاد بگیرند که دستکاری نارنجک یک ایده بد است. شخصیت های ال پاچینو با توجه به گرایش بازیگر به نقش هایی که شامل برچیدن و گروگان گیری تحت اللفظی است مدام به ذهن خطور می کردند. احزاب سیاسی در کنگره نباید به طور مداوم به دنبال یک کنسول در زمان جنگ باشند. باید انگیزه های مثبت پیدا کنند نه انگیزه های فاجعه بار. باید اسلحه را رها کنند و کانولی را بگیرند.